0

چند سوال و جواب اجرایی

سؤال اول :
در یک سازه بتنی ، رابطه وزن آرماتور مصرفی با مساحت زیر بنا چیست ؟ یعنی به ازای هر متر مربع زیر بنا چه مقدار آرماتورمصرف می شود ؟ ( البته این سؤال خیلی راحته و اکثر دوستان محاسب و مجری پاسخ رو می دونند)
بین ۴۳ تا ۵۳ کیلو گرم بر متر مربع

سؤال دوم :
نسبت وزن آرماتور مصرفی به ازای هر متر مربع از فنداسیون سازه بتنی به مساحت زیر بنا چیست؟
یعنی به ازای هر متر مربع فنداسیون چه مقدار آرماتور مصرف می شود ؟

بین ۹ تا ۱۸ کیلو گرم بر متر مربع(معمول : ۱۱-۱۳)

سؤال سوم :
به ازای هر متر مربع سقف یک سازه بتنی چه مقدار آرماتور مصرف می شود ؟
با آرماتور تیرچه ۲۰ تا ۲۵ کیلو گرم بر متر مربع

سؤال چهارم :
نسبت وزن آرماتور مصرفی در ستون به زیربنای ساختمان بتنی چقدر است ؟ یعنی به ازای هر متر مربع از زیربنا چه مقدار آرماتور در ستون مصرف می شود ؟
بین ۱۲ تا ۱۸ کیلو گرم بر متر مربع

 


سؤال پنجم :
مقدار متر طول تیرچه به نسبت مساحت سقف در یک سازه بتنی
 ( و یا فلزی با سقف تیرچه و بلوک ) چقدر است ؟

بین ۴/۱ تا ۶/۱ برابر (بسته به مقدار سطحی که تیرها در پلان اِشغال میکنند)

سؤال ششم :
میزان آرماتور مصرفی به طور متوسط در هر متر طول تیرچه چقدر است ؟
با حرارتی و منفی حدود ۱۲-۱۳ کیلو گرم بر متر طول تیرچه

سؤال هفتم:
میزان وزن آرماتور حرارتی به مساحت سقف چقدر است ؟
(یعنی بطور تقریبی در هر متر مربع از سقف یک سازه بتنی چه مقدار آرماتور حرارتی مصرف می شود ؟
۰۶/۱ کیلو گرم بر متر مربع
سؤال فوق رو می توان در مورد آرماتور منفی ( سر تیرچه ) هم مطرح کرد؟
بین ۱-۲/۱ کیلو گرم بر متر مربع

سؤال هشتم :
میزان سیمان مصرفی به ازای هر متر مربع از سازه فونداسیون ، سقف و ستون یک سازه بتنی به تفکیک چقدر است ؟
۱۵۰تا ۲۵۰ کیلو گرم بر متر مربع ( بسته به ارتفاع سقف و تکی یا دوبل بودن تیرچه) –
این نسبتها میتوانند جهت پروژه های موردی متفاوت باشند. – فونداسیون ۴۳ ستون ۶ و سقف ۵۱ درصد از مقدار فوق ، توجه : سقف بسته به ضخامت و دوبل بودن میتواند درصد بسیار بسیار بزرگتری را به خود اختصاص داد.

سؤال نهم :
تعداد آجر مصرفی در تیغه های ۱۱ سانتی متری و دیوارهای ۲۲ و ۳۵ سانتی متری در هر متر مربع از دیوار به تفکیک نوع آجر چه تعداد است .( منظور از انواع آجر ، آجر فشاری ، لفتون و سفال در ابعاد مختلف است )
زبره و مشابه : ۶۰ و ۱۲۰ و ۱۸۰ عدد

سؤال دهم :
نسبت مساحت دیوار در یک سازه
(اعم از دیوارهای پیرامونی و تیغه های جداکننده داخلی ) به مساحت زیربنا چیست
(در نتیجه پاسخ به این سئوال و سئوال چهاردهم می توان تعداد تقریبی آجر مورد نیاز یک پروژه را تخمین زد)
از ۹۵ تا ۱۱۵ درصد – این نسبتها میتوانند جهت پروژه های موردی متفاوت باشند.

سؤال یازدهم :
میزان شن و سیمان مصرفی در اجرای یک متر مربع از دیوارهای مورد سئوال نهم چقدر است ؟ عیار سیمان رو در ملات مورد استفاده طبق کلیات مندرج در صفحه ۵ فهرست بهای ابنیه سال ۸۸ فرض کنید تا بشه گفت طبق یک مرجع قانونی در نظر گرفته شده
دیوار ۱۱ سانتی :
سیمان ۷ کیلوگرم و شن و ماسه ۶۶ کیلوگرم

دیوار ۲۲ سانتی : سیمان ۱۴ کیلوگرم و شن و ماسه ۱۳۲ کیلوگرم

دیوار ۳۵ سانتی : سیمان ۲۲٫۳ کیلوگرم و شن و ماسه ۲۱۰ کیلوگرم

سؤال دوازدهم :
نسبت مساحت گچ و خاک بدنه و سقف ( به تفکیک ) به مساحت زیر بنا چقدر است ؟
بدنه :‌85 تا ۱۰۰ درصد – سقف ۸۰ تا ۸۵ درصد – این نسبتها میتوانند جهت پروژه های موردی متفاوت باشند.

سئوال سیزدهم :
وزن گچ و خاک مصرفی در هر متر مربع برای ضخامت یک سانتی متر چقدر است؟ ( البته با مراجعه به جداول موجود در مبحث ششم مقررات ملی ساختمان می تونیم به راحتی این نسبت رو حساب کنیم . که بعد از آن خیلی راحت برای ضخامت ۵/۲ سانتی متر که مبنای پرداخت در فهرست بهای ابنیه است این محاسبه انجام می شه
 ( البته برای هر ضخامت دیگه ای هم می شه حساب کرد )
۴۰ کیلوگرم بر متر مربع دیوار.
نتیجه :
با توجه به جواب سئوال دهم و دوازدهم و این سئوال حدودا می شه وزن گچ مورد نیاز برای انجام عملیات گچ و خاک یک ساختمان رو بصورت تقریبی بر اساس ضخامت مورد نیاز حساب کرد

سئوال چهاردهم :
نسبت وزن گچ سفید جهت اجرای سفید کاری در یک متر مربع چقدر است ؟ ( خیلی که بخواهیم اجرایی صحبت کنیم ، می شه بپرسیم با هر کیسه گچ ۵۰ کیلویی ، چند متر مربع رو می شه سفیدکاری کرد ؟)
باتوجه به سؤالات قبلی میتوان به میزان گچ سفید مورد نیاز برای یک پروژه پی برد .
۱۳ کیلوگرم بر متر مربع دیوار.
یعنی ۸۵/۳ متر مربع دیوار را.

افزایش اشتباه

برخی مهندسان به اشتباه معتقدند که افزایش در برخی ابعاد و پارامترها میتواند به ایمنی و بهبود شرایط ساخت کمک کند این در حالیست که این افزایش های بدون حساب وکتاب نه تنها مفید نبوده بلکه عاملی در جهت افت کیفیت خواهد بود .از اجمله این موارد :
۱)افزایش سایز ستون ها : این کار سبب افزایش سختی ستون و در نتیجه افزایش بار جانبی وارده به آن ستون وکاهش باروارده به ستون های دیگر شده در نتیجه علاوه بر غیر اقتصادی شدن خود می تواند باعث بحرانی شدن برخی اعضا شود
۲)افزایش سایز تیرها : علاوه بر مشکلات گفته شده برای ستون ها ،افزایش محاسبه نشده سایز تیر ها میتواند باعت ایجاد مسیله تیر قوی ستون ضعیف شده که در نتیجه آن در مواقع بحران مفصل پلاستیک بجای تیر در ستون رخ میدهد و خود عاملی خطرناک برای سازه بشمار می آید
۳) افزایش تعداد میلگردها : این مسیله علاوه بر امکان ترد شدن مقطع میتواند باعث تراکم بیش از حد میلگرد شده و مانع بتن ریزی مناسب شود هم چنین تراکم بالا باعث ایجاد مشکل در عمل ویبره کردن بتن خواهد شد
۴)افزایش سایز بادبندها : این عمل موجب افزایش سختی بادبند مورد نظر و در نتیجه افزایش نیروی وارده به آن شده در حالی که ورق های اتصال آن و جوشها برای این افزایش نیرو طراحی نشده و در نتیجه امکان پارگی ورق ها و شکست جوش ها بوجود می آید-علاوه بر این با بجابجایی مرکز سختی امکان تشدید مسیله پیچش در سازه بوجود خواهد امد که خود عامل بحرانی کننده سازه می باشد
۵) افزایش ضخامت بتن دال در سقف های تیرچه و بلوک : علاوه بر افزایش بار مرده سازه باعث اعمال بارهای بیش از حد به تیرچه ها شده که در نتیجه آن خیز بیش ازحد تیرچه ها ودرنتیجه ترک های بزرگ در سقف رخ میدهد که از نظر روانی نیز بر کابران ساختمان تاثیر گذار خواهد بود
۶) افزایش سیمان در بتن : سیمان تنها نقش ماده ی چسبنده را داشته وافزایش بیش از حد مورد نیاز آن تاثیری در مقاومت نداشته بلکه میتواند تاثیر منفی بر مقاومت بتن بگذارد و همچنین عاملی بر غیر اقتصادی شدن طرح اختلاط می باشد
۷) افزایش اب در بتن : کمتر مهندسی وجود دارد که از تاثیر منفی افزایش اب در بتن بر مقامت بتن اطلاع نداسته باشد .افزایش بی رویه اب علاوه بر کاهش مقاومت می تواند باعث نفوذ پذیری بیشتر و ایجاد ترک در بتن و پوکی بتن شود
۸) افزایش زمان ویبره : این عمل باعث جدایی دانه بندی بتن و خروج شیره بتن از ان شده که عامل مهمی در کاهش کیفیت بتن خواهد بود ( زمان پیشنهاد شده برای ویبره بین ۳تا ۵ثانیه بسته به حجم بتن میباشد)
۹) افزایش سایز نبشی بالاسری در اتصالات مفصلی : این پدیده باعث کاهش انعطاف پذیری اتصال شده و در نتیجه ماهیت مفصلی بودن اتصال از بین رفته و به اتصال نیمه صلب نزدیک می شود که نتیجه آن اعمال لنگر پیش بینی نشده به اتصال و در نتیجه اعمال این نیروی اضافی به تیر ها و ستون ها خواهد بود.

ارسال دیدگاه